نقل قول از "نیک آهنگ کوثر"
سال ۱۳۷۳ بود. ترم اول فوق لیسانس بودم. یکی از اساتید را در اتاقش به قصد کشت زدند و بعد دستمال توی حلقش فرو کردند و اگر یکی از کارمندان گروه متوجه صدایی گنگ نشده بود، استادمان کشته شده بود.
سال ۱۳۷۳ بود. ترم اول فوق لیسانس بودم. یکی از اساتید را در اتاقش به قصد کشت زدند و بعد دستمال توی حلقش فرو کردند و اگر یکی از کارمندان گروه متوجه صدایی گنگ نشده بود، استادمان کشته شده بود.
بعدها زیرآب استاد از گروهمان خورد و بازنشستهاش کردند.
گفته شد که کار "بسیج" بوده، به خاطر دفاع از ارزشها...
ماجرا آنقدر بودار بود که استادان بخش جرات ابراز نظر نداشتند، و وقتی به دیدار دکتر عارف که رئیس دانشگاه بود رفتیم، هیچ نتیجهای نگرفتیم.
---
وقتی فرمانده کل سپاه پاسداران دیروز به بسیج دانشجویی گفته است که برای مقابله با نا آرامیهای احتمالی منتظر فرمان مافوق نباشند، یاد آن روزها افتادم.
روزهایی که اگر به این حرامیها رو نداده بودند، شاید وضع اندکی فرق میکرد.
آن روز مقابل توله سگها سکوت کردند، الان سگهای هاری شدهاند که فقط منتظر دریدن هستند.
سخنان سردار جعفری نشان میدهد که ترسیدهاند.
وقتی میگوید تا مرز براندازی فاصلهای نداشتیم، یعنی میشود فهمید که با تعریف جماعت، حتی به قدرت رسیدن میر حسین موسوی تایید صلاحیت شده به معنای براندازی بوده است!
---
سردار جعفری سخن از جنگ نرم میزند...کسانی که خود را بر حق میپندارند و هیچ سخن مخالفی را بر نمیتابند را چه به نرمی؟ منتظر برخوردهای خشنتر باید باشیم...
No comments:
Post a Comment